چــــــــــــــــرا.... | ||
|
ادامه مطلب [ پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:تنها, ] [ 10:19 AM ] [ katii ]
ادامه مطلب [ چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:تنها, ] [ 6:44 PM ] [ katii ]
ادامه مطلب [ چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:آوازکـــم, ] [ 6:24 PM ] [ katii ]
پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم…ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود…اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به وضوح حس می کردیم… می دونستیم بچه دار نمی شیم…ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست…اولاش نمی خواستیم بدونیم…با خودمون می گفتیم…عشقمون واسه یه زندگی رویایی کافیه…بچه می خوایم چی کار؟…در واقع خودمونو گول می زدیم… هم من هم اون…هر دومون عاشق بچه بودیم… تا اینکه یه روز علی نشست رو به رومو گفت…اگه مشکل از من باشه …تو چی کار می کنی؟…فکر نکردم تا شک کنه که دوسش ندارم…خیلی سریع بهش گفتم…من حاضرم به خاطر تو رو همه چی خط سیاه بکشم…علی که انگار خیالش راحت شده بود یه نفس راحت کشید و از سر میز بلند شد و راه افتاد… گفتم:تو چی؟گفت:من؟
بقیه داستان در ادامه ی مطلب..... ادامه مطلب [ چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:دروغ, ] [ 12:23 AM ] [ katii ]
ادامه مطلب [ چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:احســــــــــاسی, ] [ 12:12 AM ] [ katii ]
ادامه مطلب [ چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:قلب, ] [ 11:34 AM ] [ katii ]
[ چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:عاشقانه, ] [ 9:59 AM ] [ katii ]
[ چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:آوازکـــم, ] [ 9:52 AM ] [ katii ]
[ چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:احســــــــــاسی, ] [ 9:35 AM ] [ katii ]
ادامه مطلب [ چهار شنبه 22 شهريور 1391برچسب:آوازکـــم, ] [ 9:29 AM ] [ katii ]
ادامه مطلب [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:مست, ] [ 6:49 PM ] [ katii ]
ادامه مطلب [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:احســــــــــاسی, ] [ 6:38 PM ] [ katii ]
ادامه مطلب [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:احســــــــــاسی, ] [ 2:16 PM ] [ katii ]
ادامه مطلب [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:mobil, ] [ 9:29 AM ] [ katii ]
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:احســــــــــاسی, ] [ 8:1 AM ] [ katii ]
عشق یعنی شب نیایش با خدا [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:احســــــــــاسی, ] [ 7:56 AM ] [ katii ]
ادامه مطلب [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:آوازکـــــــــ, ] [ 7:43 AM ] [ katii ]
[ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:آوازکـــــــــ, ] [ 7:23 AM ] [ katii ]
ادامه مطلب
[ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:احســــــــــاسی, ] [ 6:33 AM ] [ katii ]
[ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:عاشقانه, ] [ 6:32 AM ] [ katii ]
[ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:احســــــــــاسی, ] [ 6:30 AM ] [ katii ]
روز تولدت شد و نیستم اما کنار تو کاشکی می شد که جونمو هدیه بدم برای تو درسته ما نمیتونیم این روز و پیش هم باشیم بیا بهش تو رویامون رنگ حقیقت بپاشیم میخوام برات تو رویاهام جشن تولد بگیرم از لحظه لحظه های جشن تو خیالم عکس بگیرم من باشم و داداشی و فرشته های آسمون چراغونی جشنمون، ستاره های کهکشون ماه و دعوت نمیکنم آخه خودت ماه منی بذار خیال کنم یه شب تا خود صبح مال منی به جای شمع میخوام برات غمهات و آتیش بزنم هر چی غم و غصه داری یک شبه آتیش بزنم تو غمهات و فوت بکنی منم ستاره بیارم اشک چشاتو پاک کنم نور ستاره بکارم کهکشونو ستاره هاش دریاو موج و ماهیاش بیابونا و برکه هاش بارون و قطره قطره هاش با هفت تا آسمون پر از گلای یاس ومیخک با ل فرشته ها و عشق و اشتیاق و پولک خاطره و یه قلب بی قرار و کوچک فقط می خوان بهت بگن تولدت مبارک [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:احســــــــــاسی, ] [ 6:29 AM ] [ katii ]
نازنین وقتی که نیستی میدونی چه حسی دارم میدونی از غم دوریت چه حس غریبی دارم؟ مثه حس یه قناری که توی قفس می میره مثه اون نهال کاجی که تو گلدون جون می گیره مثه اون ماهی کوچولو که توی تنگش اسیره مثه اون پرنده ای که زیر بارون پر میگیره مثه حس بچه ای که مامانش جلوش می میره باباشم زودی میره یه زن دیگه میگیره مثه حس بابایی که پسرش دوچرخه میخواد باباهه قول بده اما..نتونه واسش بگیره مثه وقتی که بخوای داد بزنی اما نتونی مثه حس غنچه ای که باغبون اونو می چینه مثه وقتی که دلت واسه یکی خیلی می سوزه بغض و گریه لباتو به هم می دوزه مثه وقتی آسمون ابری باشه اما نباره مثه وقتی بگی اما … بت بگن اما نداره [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:احســــــــــاسی, ] [ 6:28 AM ] [ katii ]
این دیگه بار آخره دارم باهات حرف میزنم خداحافظ نا مهربون میخوام ازت دل بکنم دیگه کسی نیست که بهش هر چی دلت میخواد بگی هی التماست بکنه بگه نگو ، بازم بگی چقد بهت گفتم نگو صبرم یه روز تموم میشه حالا اومد اون روزی که می ترسیدم همون بشه سخته ولی من میتونم سخته ولی من میتونم این جمله رو اینقد میگم تا که فرموشت کنم [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:پوچ, ] [ 6:25 AM ] [ katii ]
کاشکی میشد این دلمو از تو سینه در بیارم پاره کنم دور بریزم یک دل بهتر بیارم یه دل که توش غم نباشه غصه و ماتم نباشه یه دل که عین سنگ باشه زشتی ها توش قشنگ باشه دلی که توش راز نباشه یه دلبر ناز نباشه به غصه و غم هیچ دری توی دلم باز نباشه دلی که با نگاه اون پاره نشه این همه نازک نباشه یه دل که توش خون نباشه غصه ی پنهون نباشه دلی که مثل قصه ی لیلی و مجنون نباشه کاشکی میشد کاشکی میشد اما میدونم نمیشه همین دلم توی تنم میمونه واسه همیشه [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:عاشقانه, ] [ 6:24 AM ] [ katii ]
کاشکی الان تو خواب بودم تو رویا یعنی میشه بیدار بشم خدایا؟ بیدارشم و ببینم اینا خوابه یا مثلا حباب روی آبه اما نه این تقدیر شوم منه مثل یه جغد شوم رو بوم منه انگار باید بسوزم وبسازم ا ی خدا جون مرامت و بنازم نمیدونم تا کی ادامه داره تا کی میخواد بلا واسم بباره تا کی باید هی الکی بخندم چشام و رو بدیها من ببندم همه بگن چه دختر شادیه خوش به حالش از زندگیش راضییه کا شکی دلم غصه پنهون نداشت جغد رو بوم خونمون جون نداشت [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:تنها, ] [ 6:23 AM ] [ katii ]
ببخش منو که باعث عذاب وجدانت شدم ببخش منو که بچگی کردم و خواهانت شدم ببخش که التماس من می لرزونه دل تو رو ببخش که میخوام بدونم هر لحظه ای حال تو رو تو رو خدا ببخش اگه غرورم و جا می ذارم وقتی که اسم تو میاد رو همه چی پا میذارم عزیز من ببخش اگه فراموشت نمی کنم ببخش که تو خیالمم حتی بوست نمی کنم ببخش که نیمه های شب فاصله رو داد میزنم ببخش که توی خوابمم اسمت و فریاد میزنم ببخش که دست من هنوز لایق دستات نشده راستی بدون که قلب من دلخور از حرفات نشده ببین خدایی با دلم چه کردی این کارا رو با دل دیگه کردی؟ مثه دل من دلی رو سوزوندی؟ لباس غم به هیچ دلی پوشو ندی؟ هیچکی مثه من نازت و خریده؟ هیچکی با رویای تو پر کشیده؟ میشه بگی چند تا دل و شکستی؟ میشه بگی تو چند تا دل نشستی؟ دین و مرام و اعتقادت اینه؟ دوست دارم عاشقتم همینه؟ دروغ بود هر چی که به من میگفتی؟ همین بود اون وفایی که میگفتی؟ شاید خدا نکرده عاشق شدی؟ عاشق یک دلبر دیگه شدی؟ برو ولی اینو یادت بمونه تو قول دای بیوفای دیوونه [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:عاشقانه, ] [ 6:20 AM ] [ katii ]
دلم که مهمون نمیخواست کی گفت که مهمونم بشی؟ کی گفت بیای تو قلبم و مهمون ناخونده بشی؟ کی گفت منو صدا کنی با اون چشات نگاه کنی قلبم و از جا بکنی بعدش اونو رها کنی کی گفت یواشکی بیای تو قلب من پا بذاری کی گفت بری و تا ابد رد پاتو جابذاری کی گفت منو شکار کنی شکارت و رها کنی صیدت و تنها بذاری صید دیگه شکار کنی کوه غرور بودم کی گفت بیای و مجنونم کنی کی گفت که تو حصار غم اسیر و زندونم کنی کی گفت که عاشقم کنی زار و پریشونم کنی کی گفت که از عاشق شدن منو پشیمونم کنی کی گفت که از چشای من خواب و بدزدی و بری؟ کی گفت پریشونم کنی٬ کی گفت بری؟کی گفت بری؟ [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:عشقی, ] [ 6:17 AM ] [ katii ]
اگه آسمون زمین شه اگه دریا یه کویر شه اگه دنیا زیرو رو شه اگه چشمات بی غرور شه اگه خورشید بی غروب شه بازم عاشقت میمونم عشقو تو نگات میخونم اگه کوه بیاد رو دوشم اگه جام زهر بنوشم اگه ماه دیگه نباشه روزا آسمون سیاه شه اگه جنگل بشه صحرا اگه امروز نشه فردا بازم عاشقت میمونم عشقو تو نگات میخونم اگه خوابتو نبینم دیگه گل برات نچینم اگه حتی یه جوونه توی گلدونا نمونه بازم عاشقت میمونم عشقو تو نگات میخونم اگه باز مثه همیشه بگی( من با تو ؟؟!!! )نمیشه بگی که منو نمیخوای دیگه پیش من نمیای بازم عاشقت میمونم عشقو تو نگات میخونم اگه باشم و نباشم هر جای دنیا که باشم حتی از چشمات جداشم بازم عاشقت میمونم عشقو تو نگات میخونم اگه شعرامو نخونی اگه باز پیشم نمونی راز عشقم رو ندونی بازم عاشقت میمونم عشق و تو نگات میخونم [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:تنها, ] [ 6:16 AM ] [ katii ]
یادته بهت می گفتم اگه تو بری می میرم حالا تو رفتی و نیستی ٬ پس چرا من نمی میرم؟؟ چرا هستم؟ چرا موندم؟ چجوری طاقت می آرم؟ چجوری من دلم اومد رو مزارت گل بزارم؟؟ جای خالیت و چجوری میتونم بازم ببینم؟ دیگه چشمام و نمیخوام. نمیخوام دیگه ببینم! وای چطوری دلم اومد جسم سردت و ببوسم؟ من که آتیش میگرفتم٬ چی باعث شد که نسوزم؟ ذره ذره٬قطره قطره٬ میسوزم اما میمونم خودمم موندم چه جوری میتونم زنده بمونم هنوزم باور ندارم که تو نیستی و من هستم شایدم من مرده باشم٬ الکی میگن که هستم! کاشکی وقتی که میرفتی دستتو گرفته بودم کاشکی پر نمیکشیدی بالت و شکسته بودم نازنین وقتی که بودی شبا هم تو رو میدیدم دیگه از روزی که رفتی حتی خوابتم ندیدم تو که بی وفا نبودی٬لااقل بیا تو خوابم مگه تو خبر نداری شب و روز برات بیتابم؟ میدونم یه روز دوباره می تونم تو رو ببینم تو پیش خدا دعا کن که منم زود تر بمیرم [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:احســــــــــاسی, ] [ 6:15 AM ] [ katii ]
از همون لحظه اول که تو قلبم پا گذاشتی قلبمو ازم گرفتی و یه جایی جا گذاشتی منو کشتی ٬منوکشتی٬ منو قلبمو سوزوندی رفتی و رو همه حرفات خیلی راحت پا گذاشتی خودت اما خوب میدونی منو با راز نگاهت توی این شهر غریب رفتی و تنها گذاشتی رفتی و ازم گرفتی همه ی دارو ندارم به جز اندوه و غم و غم دیگه چیزی جا نذاشتی رفتی و حتی نگفتی یه کلام خدا نگهدار حتی یه بوس کوچولو روی گونه هام نذاشتی [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:عاشقانه, ] [ 6:13 AM ] [ katii ]
مثه خوابی…مثه رویا
مثه خوابی…مثه رویا [ سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:احساسی, ] [ 6:7 AM ] [ katii ]
سفره ای پهن می کنم از دلتنگی... و آینه ای غبار گرفته بر آن می نهم... کتابی از غزل های تنهایی... و شمعی خاموش..
هفت سینی می چینم بر آن... هفت سینی از ته اعماق قلبم... هفت سینی بر کاسه ی ترک خورده دلم...
و هفت سین من : سردرگمی سرگیجه ساعتی خواب رفته... سکوت سیاهی سردی و... سیانور...
و دیگر هیچ... [ دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:تنها, ] [ 7:56 PM ] [ katii ]
لحظه ها را به یادت دلتنگم... نفسهایم ترا کم دارد...
دستانم تهی از احساس با تو بودن... و نگاهم خیره به نبودنت...
کاش باز آیی و ببینی شکفتن مرا... در این پاییز خزان زده سرد دلتنگی...
کاش بدانی که تو بهار منی.. و من شاخه ای یخ زده و تکیده در انتظار بهار... [ دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:عشقی, ] [ 7:55 PM ] [ katii ]
یه میز چوبی گرد... هشت نخ سیگار توی پاکتی کمی له شده... یه فندک نیمه پر... یه گلاس شراب... (شاید مشروب) دوتا صندلی چوبی... کمی کهنه و قدیمی... یکیش پر... یکیش خالی... یه قاب عکس کوچیک... روبرو... یه کلت... یه گلوله... یه خسته... خسته از همه چی...
یه کام سیگار همراه با سرفه ای خشک... یه جرعه شراب پشت بندش... بازی بازی با کلت... روی میز... و نگاهی به صندلی خالی...
پک آخر به سیگار... جرعه آخر شراب... نگاه آخر به عکس توی قاب... شاید چند قطره خیسی روی گونه ها...
یه تصمیم... حس فلزی سرد روی شقیقه... و لحظه لغزش انگشت روی ماشه... حس ناگهانی گرمایی در سر ...
و دیگر هیچ...
پ.ن : سیگار دوست ندارم... هیچوقت نکشیدم... مشروب هم... نمی خورم...
خوش بحال شازده کوچولو... چه راحت برگشت سیاره ش... [ دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:مست, ] [ 7:53 PM ] [ katii ]
|
|
[ طراحي : قالب سبز ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |